دنیا بدون شما،
میانجی ندارد
عالیجنابِ صُلح؛
بیا
بین ما و آسمان را آشتی بده..
أین_صصاحبنا
ساعت. ۴۲ : ۴
مورخ. ۹۷/۳/۲۵
cafe roman entezar |
دنیا بدون شما،
أین_صصاحبنا
ساعت. ۴۲ : ۴ ديگران را
شهریار درمان_کنیم
عبادت کردن، به همراه بدخلقی و خودخواهی، نتیجهاش فقط عجب و ریاست؛
مثل کسی که با وجود دمل و عفونت در بدنش،
فقط داروی تقویتی مصرف میکند. درمان که نمیشود هیچ،
روزبهروز عفونت در بدنش گسترش مییابد.
ساعت. ۲۳ : ۱۵ "یا عاصم من استعصمه"
امشب جانمان را در سفرهٔ ولایت ببریم و خود را فدای مولا کنیم. دل را به صاحبخانه بسپاریم تا یک سال را در وادی جذبه و عشق حضرتش سیر کند.
و این ممکن نیست جز با شناخت حقیقت علی(علیهالسلام) که ولایتش ریسمان نجات است و راه میگشاید.
گناه، معصوم شویم.
پس اگر میخواهیم از دلگرفتگیها رها شویم و سعهٔ صدر پیدا کنیم، به عصمت آن معصوم، متوسل شویم و جرعهای از جام ولایتش را بنوشیم.
شب_قدر ♦️چند نکته درباره حادثه تعرض به دانشآموزان
برخلاف تصور عمومی، تعرض_جنسی به پسران و مردان در ایران تقریبا دو برابر تعرضات جنسی ثبت شده نسبت به زنان است! بزرگ ترین بازه آزاردیدگان، پسران بین پنج تا نه سال و بعد پسران بین هفده تا بیست سال - همزمان با خدمت سربازی هستند.
حالا دست کم بسیاری ازخانواده ها فهمیده اند لازم است با پسران خود هم درباره بلوغ حرف بزنند. اگر پسران تغییرات ماهانه ندارند، معنایش این نیست که دوران بلوغ برایشان با تازیانه های وحشیانه و هولناک تغییر، سخت نمی گیرد. چه باید کرد؟ به عنوان پدری که پسرش ،علاوه بر مدارس در محیط خطرآفرین دیگری - تمرینات تیم فوتبال - هم حضور دارد راه حل را فقط و فقط در صراحت کامل با فرزندم پیدا کرده ام. از سه سالگی حریم تنش را به او آموختم، از هشت سالگی مطمئنش کردم که اگر زبانم لال روزی اتفاقی بیفتد و به من بگوید سرکوب و تحقیر و متهم قلمداد نمی شود و از ده سالگی یادش دادم از حریم تنش دفاع کند، حتی اگر لازم شد رفتار کاملا غیرمدنی ای انجام بدهد. نه که حالا خیالم راحت باشد، نه. دق میکنم تا برود تمرین و برگردد. فقط حالا می دانم پسرم را دست بسته به مسلخ نفرستاده ام. وقتی داریم درباره اتفاقی که در مدرسه ای در غرب تهران و در مدارس شاید بسیار دیگری می افتد می نویسیم، باید حواسمان باشد که معلمان را یک جا متهم نکنیم . به جای تلاش برای تغییر، سوار موج های مختلف می شویم و فقط نعره می کشیم بدون این که چیزی گفته باشیم. دردناک است که ما نه قانونا حق اعتراضی برای نشان دادن خشم و ناراحتی خود از چنین اتفاقی را داریم، و نه جامعه یادمان داده واکنش جمعی درست یعنی چه. می دانم تنها در خیریه نه چندان وسیعی که افتخار همکاری با آن را دارم، بالغ بر بیست پرونده برای کودک زیر پنج سال وجود دارد که از سوی پدران یا مادران یا سایر نزدیکان درجه یک خود مورد تعرض جنسی قرار گفته اند. دوباره می گویم: آموزش. به کودکان خود تفاوت نوازش دوستانه با دستمالی شدن، حریم بدن، اندامهای جنسی و رفتارهای جنسی را بیاموزیم. یادشان بدهیم از جنسیت خود شرمگین نباشند و از آن دفاع کنند. و مطمئنشان کنیم در همه حال مورد حمایت ما هستند. مسئولیت پذیر باشیم. مرتب به مدارس فرزندان خود سر بزنیم و معلمان را بشناسیم. حتما مسیر تردد بچه هایمان به مدارس را بدانیم. دوستان نزدیک فرزند خود را بشناسیم، و بدون کنترل گری افراطی رفت و آمدهای دوستانه فرزندان را زیر نظر داشته باشیم. بله، بسیار سخت است که هم از فرزندت مراقبت کنی، و هم کاری نکنی که او ایزوله و بدون اعتماد به نفس و جامانده از روند طبیعی زندگی بزرگ شود. سخت است اما غیرممکن نیست. هیچ کدام ما به درستی آموزش ندیده ایم که بدانیم رفتار جنسی درست کدام است. تلاشی هم برای آموختن نمی کنیم. کارگاه های آموزشی را که روان درمانگران برای والدین برگزار میکنند جدی بگیریم. و از سن کم، فرزندمان را با واژه "مشاور" آشنا کنیم. راحت ترین بخش پدر و مادر شدن، ارتباط زن و مرد است. نه! سخت ترین بخش، پدر و مادر خوبی بودن است برای ما که هرگز هرگز هرگز این وظیفه سخت را به درستی یادمان نداده
✍️حمید سلیمی
سلام بر تو ای تلاوت کننده کتاب خدا و آگاه بر اسرار و آیاتش
دل من نویس
امروز صبح که چشمانم را گشودم به ناگاه دلم بد گرفت! هر چه با خود اندیشیدم نتوانستم بفهمم گیر کار کجاست. به پا خاستم و کل خانه را بهم ریختم به امید یافتن چیزی که بتواند دلیل این دلگرفتگی باشد!
ن.رستمی ( انتظار ) دلِ من نویس
خدایا میدانم هرگاه آمدم با تو همکلام شوم یکی آن تهتههای وجودم مانع میشد؛ نمیدانستم قصدش چیست و به کجا خواهد رسید اما کمکم مرا از تو دور کرد، کمکم الحمداللههایم را کمرنگ کرد! آرامآرام مناجاتهای بعد از نمازم را از یادم برد. باری به بهانهی وقت کم و کارهای کاذب زیادم، باری به بهانهی خستگی و... خلاصه میکنم؛ توجیح نمیکنم، من مقصرم. منی که به او بال و پر دادم.
برگ درختان سبز در نظر هوشیار
بعد از تو نفسم رفت
چه معنی میده توی هیر و ویر دنیا بدون اجازه از خونه بیرون میزنه.
گرفتم بستمش به پایهی میز ناهار خوری که دیگه نتونه جم بخوره.
چه انتظاری دارین براتون داستان عاشقانه بنویسم؛ والا
بسم رب الرفیق
ن. رستمی (انتظار) داستانک
قسمت - دوم
دستم رو میخوام با زور از بین دست هاش بکشم ولی نمیتونم و وقتی مقاومتم رو میبینه؛ هولم میده و به دیوار پشت سرم میکوبنتم. ساعدش رو بیخ گلوم فشار میده و با وجود تمام زور زدن ها و مقاوتم آستینم رو بالا میزنه و زیر نور چراغ میگیره. با دیدن خون بیرون زده از شیارها تنها شانسم رو این میدونم که لباسم مشکیه و کسی متوجه خون نمیشه.
ادامه دارد
ن.رستمی ساعت 14:30 مورخ ۹۷/۲/۲۶ دنیا،دریایے ژرف است
ڪشتی تودراین دریا
سوخت آن ایمان،
ن.رستمی ( انتظار ) فلسفه_حرام_بودن_نگاه_به_نامحرم
از عالمی سوال شد:
نگاه به حسن جمال جنس مخالف ضررهایی دارد که به طورخلاصه اشاره می شود: 1_ می بینی ، می خواهی، به وصالش نمی رسی، دچارافسردگی میشوی…! 2_ می بینی، شیفته می شوی، عیب ها را نمی بینی، ازدواج میکنی، طلاق می دهی.! 3_ می بینی ، دائم به او فکر می کنی، از یاد خدا غافل می شوی، از عبادت لذت نمی بری.! 4_ می بینی ، با همسرت مقایسه می کنی،ناراحت می شوی، بداخلاقی می کنی.! 5_ می بینی، لذت می بری، به این لذت عادت می کنی، چشم چران می شوی، در نظر دیگران خوار می گردی.! 6_ می بینی ، لذت می بری، حب خدا در دلت کم می شود، ایمانت ضعیف می شود.! 7_ می بینی ، عاشق می شوی، از راه حلال نمی رسی، دچار گناه میشوی.!
لذا اسلام در یک جمله می گوید : نگاهت را از جنس مخالف نگاهدار
اللهم_عجل_لولیک_الفرج
کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع:"کارگران مشغول کاراند!احداث ضریح"
کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع:"چند روزی مانده به اتمام ضریح"
کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع:"مهدی فاطمه آید،تماشای ضریح"
کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع:"عید امسال:نماز:صحن بقیع"
کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع:"فلش راهنما،مرقد زهرای شفیع"
"به یقین یوسف ما آمدنی ست"
اللهم_عجل_لولیک_الفرج
عشق یعنی یه نماز با وضو گرفتن توی خون ...
یه پلاک که بیرون زده از دل خاک...
.. عشق یعنی یه پدر که شبو بیداره تا سحر
ساعت ۳۲ : ۰۰ داستانک
تیغ_پشت_تیغ
قسمت اول
هدفونم رو روی گوش هام میذارم و گوشه دیوار کز میکنم. صدای آهنگی که این روزها شده تنها همدمم رو تا آخر باز میکنم و چشم هام رو میبندم. داد و بیدادهای خواننده حنجرهمو به درد میاره؛ کم کم از خالی بودن خونه استفاده میکنم و هم نواش میشم. هم خوانی میکنم یا به عبارتی هم دادی میکنم! هدفون روی گوشم مانع شنیدن دادهای گوش خراشم میشه ولی مطئنم به اندازهای که گوش فلک رو کر کنه بلنده! لب هام میلرزن و اشکام میلغزن؛ سرم رو محکم به دیوار پشت سرم میکوبم؛ عشقم منو تنها گذاشت؛ باورم نکرد! دست تیغ زدهام رو بالا میارم و جلوی چشمم میگیرم؛ خون جریان گرفته یکم آرومم میکنه ولی هنوز خیلی مونده از دلتنگی و دل آشوبی هام! جای شیارهای روی دستم میسوزه ولی نه بیشتر از قلبم! سرم رو روی زانو میذارم و از دردی که می کشم لذت می برم.
ادامه دارد
ن.رستمی ساعت ۳۷ : ۲۱
لیلی _ مجنون یک شبی مجنون نمازش را شکست
پیشنهاد نویسنده.
ساعت ۰۵ : ۱۵ بعضی وقتها یه حرفایی اونقدری برات سنگینن که فقط میتونی سکوت کنی! (حواستون به نوجونهاتون باشه؛ بچههایی که تازه به بلوغ جنسی رسیدن و این گوشیهای لعنتی راحت توی دستشونه!
ن. رستمی در این دنیا گر غمی هست، در این حالم گر کسی نیست کنارم، مصببش خودمم و بس!
وای به روزی که یه اسمی که برات با ارزشه و شیرین بشه
عذاب آور و دلیل حلقه بستن اشک توی چشمات!
ن.رستمی ساعت. ۱۵ : ۲۳ بعضی وقتا جوری خشم خونت بالا میزنه که حتی کیسه بوکسم نمیتونه تخلیه روانیت کنه!
ن.رستمی ( انتظار ) محمد بهمن بیگی ، معمار و بنیانگزار آموزش عشایر ایران،
ادامه مطلب به صحرا بنگرم، صحرا تو بینم
بابا_طاهر ساعت ۲۱ : ۲۲ پلکهایم بر هم فرود میآیند
ن.رستمی ( انتظار ) سن منیم عمروم، دنیام، هر نفسیم سن
هامی بیر طرفه، سن بیرجه کسیم سن
من دیوانه سنسیز اولرم، محو اولارام
سن قلبیمین تک صاحبی، تاج سریم سن
بعضی رابطهها از ریشه و بُن خطان؛
چون ویرانگره! اگه الان کنار نکشی بعداً دیگه نمیتونی هیچ جوره جمعش کنی! هیچ جوره!
ن.رستمی از تو با مصلحت خویش ،نمیپردازم
همچو پروانه که میسوزم و ،در پروازم
گر توانی که بجویی دلم امروز، بجوی
ور نه بسیار بجویی و، نیابی بازم...
ساعت ۰۶ : ۱۸ و اما...
دعای فرج یادتون نره؛ تموم شدن این جمعههای انتظار دست من و شماست؛
همونطور که قوم حضرت موسی با دعا کردنشون ظهور پیامبرشون رو ۱۶۰ سال جلو انداختن
بوی گلها عالمی
ساعت. ۱۳ : ۱۹ بارالها…
خواجه_عبدالله_انصاری ساعت. ۱۳ : ۱۹ معتقدم عشقی جز عشق الهی وجود نداره؛ میدونی از کِی؟
نارین ساعت. ۱۲ : ۱۹ ای مِهرِ تو در دلها، وی مُهرِ تو بر لـبها
سعدی
دیوانهگان را در کویَت راه ندادند؛
ن.رستمی ( انتظار ) ساعت. ۴۷ : ۲۳ بعضی وقتها باید روی دلت پا بذاری و محکم بکوبی تخت سینهش، چشمتوچشمش بشی و از ته حنجرهت داد بزنی:
بسم الله
ن. رستمی ادامه مطلب |
|
[ طراح قالب : آوازک | Theme By : Avazak.ir ] |